نويسنده: محمد نجاري
توسعه و توسعه نيافتگي
جلد اول
نوشته: سعيد حاجي هاشمي
ناشر: گفتمان انديشه معاصر
چاپ اول ۱۳۸۴
توسعه (development) را مي توان از مفاهيمي دانست كه بعد از جنگ جهاني دوم به طور جدي مورد توجه صاحب نظران و پژوهشگران علوم انساني و سياستمداران، در دولت هاي ملي قرار گرفته است. در ميان انديشمندان اين عرصه گروهي توسعه را فرآيند تغيير در ابعاد گسترده اجتماع، كه توسط سياستمداران و دولتمردان يك جامعه برنامه ريزي مي شود و به اجرا درمي آيد تلقي مي كنند وعده اي اين فرآيند تغيير را نوعي ديگر از استعمار مي دانند و توسعه را جانشين استعمار قلمداد مي كنند ولي در مجموع مي توان سه رويكرد عمده و سه نظريه مهم و مطرح، در باب توسعه را بدين ترتيب نام برد: ۱- نظريه مدرن سازي – كه فرآيند انتقال صنعت و فناوري را براي شكل گيري توسعه ضروري مي داند. ۲- نظريه وابستگي – كه ديدگاهي بدبينانه به شكل گيري توسعه در كشورهاي فقير دارد. ۳- نظريه نئوليبراليسم- كه خصوصي سازي را يكي از مهمترين فرآيندهاي شكل گيري توسعه مي داند- كه هر يك از سه نظريه نام برده شده داراي فوايد و اشكالاتي بوده، كه انديشمندان و محققان اين عرصه به خوبي بدان پرداخته اند. همچنين مي توان براي توسعه سه وجه كلي (سه خصيصه) را نيز برشمرد: ۱- رشد اقتصادي (كه بيشتر از طريق صنعتي شدن امكان پذير است)، ۲- بازسازي اقتصادي (كه ناشي از اصلاح دستگاه هاي اداري و مشاركت دموكراتيك است) و ۳- مدرن سازي اجتماعي – فرهنگي (كه بعضي از كشورها با اين مسئله مخالفت دارند چرا كه اساساً آن را معادل غربي كردن جامعه و فرهنگ تلقي مي كنند). در هر حال، اكنون كه به پايان قرن بيستم رسيده ايم و سال هاي نخستين قرن بيست و يكم را سپري مي نماييم، مي توانيم به قضاوت پيرامون دستاوردهايمان در قرني كه گذشت بپردازيم، از جنبه هاي گوناگون خود را به بوته نقد و قضاوت بسپاريم، خود را با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم، جايگاه خودمان را در جهان دريابيم، ميزان توسعه نيافتگي مان را بشناسيم، و از خود بپرسيم كه توسعه پايدار در چه صورت محقق مي گردد؟ و طي اين سال ها به چه ميزان از توسعه اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، تكنولوژيكي، صنعتي، علمي، بهداشتي و انساني دست يافته ايم؟ و براي دستيابي به توسعه پايدار، در كدام بخش نيازمند سرمايه گذاري بيشتر هستيم؟ كتاب «توسعه و توسعه نيافتگي» نوشته سعيد حاجي هاشمي در پنج فصل (فصل اول: تعريف توسعه، فصل دوم: اصول توسعه، فصل سوم: عقلانيت و توسعه، فصل چهارم: تئوري هاي توسعه، فصل پنجم: عاملان توسعه) به رشته تحرير درآمده است كه نويسنده در اين اثر سعي دارد به بررسي و تحليل مفهوم توسعه و عدم توسعه نيافتگي و همچنين به نقش عقلانيت در فرآيند رشد يك جامعه بپردازد.
محمد نجاري
روزنامه شرق ، شماره 821 به تاريخ 8/5/85، صفحه 18 (كتاب)