متن سخرانی محمد نجاری به پاس زحمات علمی و پژوهشی دکتر حسین ابوالحسن تنهایی
به بهانه ی رونمایی از کتاب دو جلدی “دانش نامه مکتب شیکاگو” در عصر سه شنبه های بخارا
درود
خانمها، آقایان، اساتید و حضار گرامی
اکنون که فرصت کوتاهی دست داده است تا در این رویداد مهم جامعهشناسی ایران، بهعنوان یکی از همکاران دانشنامه تفسیری و به نمایندگی از نویسندگان، مترجمان و پژوهشگران این اثر، سخنی کوتاه دربارهی چهل سال تلاش دکتر تنهایی بر زبان آورم، باید بگویم قصدِ ستایش ندارم؛ چراکه ایشان بینیاز از تمجید من و شماست. حاصل چند دهه کوشش او در شش شاخه متمایز جامعهشناسی، بر هیچکس پوشیده نیست. رنجهایی که دکتر ح.ا. تنهایی برای ترویج مکتب تفسیری جامعهشناسی برده، موجب شده است یاران و همراهانی اندکشمار اما استوار و باورمند در کنار او باشند، و در عین حال مخالفانی آشکار و پنهان نیز داشته باشد؛ چراکه همواره به درختِ پُربار سنگ میزنند، نه به بوته بیثمر. همگی شاهدیم که منش علمی او، ستایشهای بزرگ و صادقانهای از هر دو سوی موافق و منتقد برایش به ارمغان آورده است. آنچه میگویم نه از سر مدح، بلکه بیان واقعیتی روشن است. و از طرف همه یاران دانشنامه از او سپاسگزارم: جناب آقای دکتر تنهایی،ما قدردان زحمات شما هستیم!
اما نکته مهمی که امشب بر آن تأکید میکنم، خلق و خوی ویژه و برجسته دکتر تنهایی است: او در برابر هر ایده و اندیشهای با دقت و احترام گوش میدهد؛ و به باور من، این مهمترین ویژگی او و نشانهای روشن از عمق اندیشه و تأمل در شخصیت فردی و علمیاش است. او گوش میدهد، بیآنکه از پیش پاسخی آماده داشته باشد. از دیگر ویژگی های مهم دکتر تنهایی این است که آراء و نظرات او هرگز در تعارض با منافع ملی کشور نبوده او دغدغه ای ایران دارد؛ وگرنه چرا باید کلاسهای درس، درآمد مناسب و زندگی آرامتر در آمریکا را رها کند و به میهن بازگردد؟ دکتر تنهایی سالها بیمهری دید، حتی بایکوت شد، اما هرگز خم به ابرو نیاورد. نستوه و استوار، برای جامعهشناسی این سرزمین کوشید، اندیشید و نوشت. و حاصل یکی از همین کوششهاست که امشب رونمایی میشود.
تجربهی آشنایی من با دکتر تنهایی به بهمن ۱۳۹۹ برمیگردد. به ایشان ایمیلی زدم که بهسرعت پاسخ داد. قرار شد در دفتر کار ایشان یکدیگر را ملاقات کنیم. در آن زمان، ایدهای در ذهن میپروراندم. نظرم را با ایشان در میان گذاشتم، با حوصله فراوان گوش داد و تشویقم کرد. برایم تعجب آور بود که پس از طرح ایده نزد چندین جامعهشناس دیگر و بیتفاوتی آنها، با سعه صدر و پذیرندگی کسی چون او مواجه شدم. کمی بعد ترجمه خود از کتابی درباره زیمل را برای ایشان فرستادم. علیرغم مشغله بسیار، کتاب را خواند و در کمال فروتنی، مقدمهای بر آن نوشت که من از این بابت بسیار خوشحال و دلگرم شدم، چراکه چنین اتفاقی بهندرت در کشورمان رخ میدهد.
دکتر تنهایی مرا با پارادایم تفسیری نیز آشنا کرد؛ هرچند هنوز برای فهم و شناخت دقیق آن، راه درازی پیش روی من است و بیشتر وقتم را صرف پژوهش برای ساخت و پرداخت نظریهی دشواره ی ایران که مدعایش را دارم میکنم همان ایده ی که در روز نخست دیدار با او طرح کردم و تشویق دکتر تنهایی چنان انگیزه ای به من داده که تا به امروز در مسیر همان پژوهش نظری با انگیزه باقی مانده ام و کوشش میکنم. این را از این جهت گفتم که تأکید کنم علیرغم تفاوت و زاویه فکری با ایشان، او در «دانشنامهی شیکاگویی»، دو ترجمه از من قرارداد و همیشه پرسش هایم را شنید و پاسخ داد. دکتر تنهایی از شما سپاسمندم!
ما در او بزرگی و شرافت یک انسان، ویژگی مهربانانه یک پدر بزرگوار و دقت علمی یک استاد الهامبخش را دیدیم. او همه ما را آنگونه که هستیم و با وجود تمام تفاوتهایمان درک کرد، او همواره خواسته که ما در کنار هم رشد کنیم و بالنده شویم و همین ویژگی اوست که سبب شد در این اثر ارزشمند، ماندگار، مفید و ارزنده برای جامعهشناسی ایران تحت عنوان «دانشنامهی شیکاگویی»، گرد هم آیم و با فروتنی که از او آموختیم این اثر را تقدیم جامعه شناسی ایران کنیم . دکتر تنهایی عاشق جامعهشناسی است، او با هیچکس رقابت نمیکند، خودش است و در مسیری که به آن آگاه است گام برمیدارد و البته با هدفی روشن.
به خود میبالم از اینکه پشت سر مردی چون دکتر تنهایی به عنوان یک شاگرد ایستادم و یاد میگیرم، دکتر تنهایی توانسته فرانظریهی تفسیری پرگمتیستی یا شیکاگوی ایرانی:”جامعه درونساخت/ برونساخت” را برمبنای آموختههایش از هربرت بلومر، بنیانگذار مکتب جامعهشناسی شیکاگویی و نظریهی همکنشگرایی نمادی بومیسازی کند، و از همیاری با نویسندگان این اثر در پرتو فکر جامعهشناسی او، دلگرم میشوم و این را افتخار بزرگی برای خود می دانم .
لازم است اشاره کنم، در برابر شرایطی که علوم اجتماعی در ایران خود دچار آسیب شده و دستخوش محافظه کاری، انفعال، بیثمری و کم تأثیری است چشماندازهای نظری و میدانی جامعهشناختی تفسیری می تواند در دیالکتیک با شرایط واقعی از بطن زندگی و فرهنگ مردم، به تولید آثاری بیانجامد که صرفا در کتابخانهها خاک نمیخورند. این اثر که امروز تحت عنوان «دانشنامه مکتب شیکاگویی» از آن رونمایی می گردد حاوی مقالات تألیفی و ترجمهای جامعهشناسی تفسیری است، مرجعی کاربردی برای تمامی پژوهشگران، مدرسین، مطالعهگران میدانی و کنکاشگران نظری و مفهومی در این حوزه است.
در پایان، شایسته است که سپاسگزاری کنیم، از جناب آقای علی دهباشی گرامی برای فراهم کردن بستر این نشست. همچنین از جناب آقای دکتر حیدری نیا مدیر محترم نشر وزین «نگارستان اندیشه» که با دقت و اهتمام، چاپ این اثر را ممکن ساخت، و سپاس ویژه داریم از همه بزرگانی که امشب در جمع ما حضور دارند؛ از جمله جناب آقای دکتر سید رضا معینی و آقای دکتر سعید مُعیِدفر و همچنین یاد میکنم از جناب آقای دکتر سید حسن موسوی که به علت حضور در همایشی در خارج از کشور نتوانستند در این جلسه شرکت نمایند و از همه ی این عزیزان که برای اعتلای فرهنگ و دانش این سرزمین تلاش کردهاند صمیمانه سپاسگزاریم.
اما تقدیر و سپاس ویژه ی ما به استاد ارجمند جناب آقای دکتر عبدالحسین نیکگهر که، با ترجمه های گرانبار و البته دقیق خود در حوزه ی علوم اجتماعی چراغی فراروی مسیر همه ما روشن کردند تا بتوانیم آزمون و خطا کنیم و در مسیر تولید علم گام برداریم. امثال دکتر نیکگهر و دکتر تنهایی سرمایههای تکرار نشدنی و ارزشمندی هستند، برای هر آنکه بخواهد برای ایران، کار جامعهشناسی انجام دهد.
راهشان پررهرو باد!
تولد این اثر مبارک باد!
سپاس
به نمایندگی از همه ی همکاران این اثر
محمد نجاری
۲۷ آبانماه ۱۴۰۴