محمد نجاری
1- درباره ی برگر و لوکمان :
پیتر برگر در سال 1929 در وین پایتخت اتریش به دنیا آمد و در سال 2017 در گذشت ، توماس لوکمان در سال 1927 در آلمان متولد شد و در سال 2016 از دنیا رفت ، هر دوی آنها اعتقاد داشتند جهان اجتماعی از طریق کنش اجتماعی ساخته می گردد و این انسان است که به اشیاء و محیط پیرامون معنا و هدف می بخشد ، برگر خودش را فردی بی خانمان میان جامعه شناسی و الهیات می دانست او از معدود جامعه شناسانی بود که خودش را مسیحی معرفی کرد . برگر و لوکمان تلاش کردند جامعه شناسی معرفت را به محور اصلی نظریه جامعه شناسی و علم جامعه شناسی بدل سازند و آنها اعتقاد داشتند جامعه شناسی دین جز لاینفک از جامعه شناسی شناخت ( معرفت ) است . برگر و لوکمان مانند بسیار دیگری از جامعه شناسان ، دین را پدیده ی انسان ساخت تلقی می کردند که می بایست مانند سایر پدیده های اجتماعی و زندگی انسان مورد بحث و تحلیل قرار گیرد شاید بتوان به صراحت گفت مساله هر دو آنها این بود که در عصر مدرن از اهمیت دین کاسته شده اما دین را نمی توان از زندگی انسان حذف کرد .
2- جامعه شناسی شناخت ، برگر و لوکمان :
کتاب ساخت اجتماعی واقعیت در حقیقت به این امر اشاره می کند که هر واقعیتی شاخصه اجتماعی دارد ، برگر و لوکمان در این کتاب از چهار زاویه به این مساله می پردازند :
نخست – از پدیدار شناسی هوسرل و شوتز که بررسی رفتارها ، تجربه ها و شناخت های انسانها در زندگی را تحلیل می کند و به شناخت می رسد و از آن به سوی جامعه شناسی ماکس وبر حرکت می کنند .
دو – از بیولوژی و فلسفه آنتروپولوژی پلسنر به سوی جامعه شناسی شناخت حرکت می کنند .
سوم – برگر و لوکمان تلاش می کنند بین جامعه شناسی تفهمی ماکس وبر ، نظریه ی نهادهای گلن ، جامعه شناسی دورکیم و رفتار شناسی اجتماعی هربرت مید وحدتی نظری ایجاد کنند و جامعه شناسی مدنظر خودشان را مارکس زدایی نمایند .
چهارم – برگر و لوکمان با این دیدگاه که جامعه ابژکتیو است ، چرا که اساسا دارای نمادهای اجتماعی است که شامل رفتارها، نقش ها و نهادها ست و از سویی دیگر سوبژکتیو است چون هر فردی در خود آن را احساس می کند به پرداخت و ساخت جامعه شناسی شناخت گام نهادند ، برگر و لوکمان اعتقاد دارند واقعیت به نحوی اجتماعی ساخته می گردد و در طی این ساخت ، ساختار ذهن فرد ( انسان ) را به آگاهی اجتماعی می رساند ، آنها در نهایت به سه اصل با تعبیر هرمنوتیکی می رسند و جامعه را در این مدل می بینند : یک – جامعه یک تولید انسانی است ، دو – جامعه یک واقعیت عینی است ، سه – انسان یک تولید اجتماعی است .

3- جامعه شناسی دین ، برگر و لوکمان :
کتاب سایبان مقدس نوشته پیتر برگر برگرفته از همان نظریه مشترک بین او و لوکمان است وی اعتقاد دارد نظم از الزام های حیات انسانی است و در صورتی مفاهیم مهم فرهنگی در یک اجتماع انسانی باقی می مانند که افراد آن را درونی کرده باشند وی اشاره می کند در گذشته این نهادی سازی یا درونی سازی توسط دین صورت می گرفته و با نظمی برخواسته از دین، و برگر می گوید در گذشته دین مانند سایبانی ، مقدس عمل اجتماعی – فرهنگی را کنترل میکرد . اما امروز دین از حوزه ی عمومی به حوزه ی خصوصی زندگی انسان رفته است. در حقیقت دین در حوزه عمومی در جهان مدرن ، ساختار مقبولیت خود را از دست داده ، لوکمان در کتاب دین نامرئی با برگر هم داستان می گردد وی اعتقاد دارد دین در دنیای مدرن در حال ضعیف شدن است ، لوکمان با فهم خود از انسان شناسی به دین توجه می کند لوکمان اعتقاد دارد همه ی ابعاد حیات انسان ، دینی است . که همین مساله به شدت مورد انتقاد است و این پرسش بنیادی را می توان پرسید که اگر همه ی ابعاد حیات انسان دین است پس تمایز بین دین و دین نامرئی و ادعای ضعیف شدن دین در دنیای مدرن بی معناست اما برگر برای تبیین نظریه خود درباره ی دین مساله دیالکتیکی بودن جامعه را مطرح می کنند و اعتقاد دارد انسان برای درک این مساله به واسطه ی ذهن و جسم ، نظمی معنا دار می آفریند که وی از آن تحت عنوان ناموس نام می برد . وی می گوید انسان تمایل دارد به واقعیت اجتماعی نظم معنا دار بدهد ، هر چند این نظم را خود انسان خلق می کند اما به طور ناخوداگاه آن را خارج از خودش فرض می کند وبه آن توانایی و اراده ی مافوق انسان می دهد و به این ترتیب ناموس مقدس میگردد . این انسان است که به آن حالتی رازآلود می دهد و به این ترتیب مقدس و نیرومند تلقی می گردد و انسان محصور ساخته ذهن خود میگردد . برگر می گوید دین یک کار انسانی است که عالمی مقدس از طریق آن ، استقرار می یابد ، دین کوشش می کند سراسر جهان و حیات اجتماعی انسان را معنی دار کند ، لوکمان نیز اعتقاد دارد دین به زندگی معنا می دهند ، اما دین در جهان مدرن به علت سست شدن سنت ها و به ویژه سنت های برخواسته از دین ، در حال حرکت به سوی عرصه خصوصی زندگی انسان است لوکمان اعتقاد دارد ذات دین سست نمی گردد ، بلکه قدرت نفوذ در عرصه عمومی را در جهان مدرن از دست داده است و در نهایت لوکمان می خواهد بگوید انسان ، اجتماع و دین رابطه ی در هم تنیده ی با یکدیگر داشته و دارند .
منابع:
- ساخت اجتماعی واقعیت – برگر و لوکمان
- سایبان مقدس – برگ
- جامعه شناسی دین – همیلتون