1- کوتاه درباره ی پیر بوردیو
او در سال 1930 میلادی در ناحیه دنگین در منطقه بیآرن نزدیک کوههای پیرنه-آتلانتیک در جنوب شرقی فرانسه به دنیا آمد و در سال 2002 میلادی در سن 72 سالگی به علت بیماری سرطان در پاریس درگذشت . بوردیو در اکول نرمال سوپریور تحصیل کرد و در سن 52 سالگی برای تدریس در رشته جامعه شناسی در کلژ دو فرانس انتخاب گردید .مهمترین کتاب بوردیو “ تمایز ” است که در آن به شرح و بسط نظریه اش درباره ی الگوهای قشربندی اجتماعی می پردازد او اعتقاد دارد جامعه شناسی را باید در بوته ی شناخت تجربی قرار داد و مطالعاتش بیشتر درباره ی فرهنگ ، دانشگاه و قشر بندی اجتماعی بود و در تحلیل هایش ، بیشتر به موضع گیری های عام درباره ی جامعه توجه می کرد و این موضع گیری های عام را در مصاحبه ها و مقاله هایش مطرح می کرد . یکی از مهمترین چالش های دیدگاه پیربوردیو درباره ی ” انسان محصول ساختار اجتماعی است ، که بوردیو این مفهوم را چه از نظر جامعه شناختی و چه از دیدگاه اخلاقی رد می کند وی اعتقاد دارد همانطور که باید به مفهوم ساختار توجه کرد ، بلکه باید به کنش افراد و مفاهیم بین الاذهانی نیز توجه کرد ” .
2- دستگاه نظری و اندیشه اجتماعی پیر بوردیو
می توان اینگونه گفت ساختار اجتماعی مبحث اصلی در تحلیل های اجتماعی پیر بوردیو باشد و مطرح می کند که انسان همیشه در یک فضای چند بعدی قرار دارد که مبتنی برطبقه اجتماعی است که در آن زیست می کند او منظورش از طبقه اجتماعی را در دسترسی فرد به فرصت های مختلف و منابع گوناگونی می داند که در محیط کاری ، تحصیلی ، جنسیتی و سنی با آن مواجهه پیدا می کند . از طرفی در اندیشه او عاملیت به مفهوم تقلیل انسان به یک کنشگر صرف نیست بلکه در اندیشه بوردیو کنش انسان کاملا ابتکاری ، شهودی و استراتژیکی است که در ادامه به آنها می پردازیم .

3- معنی و مفهوم اصطلاح عادتواره در تفکر پیر بوردیو
به طرح های تفسیری ، که اساسا به طور ناخوداگاه یا ضمنی توسط انسان بکار گرفته شده که نحوه ی کار جهان را نشان و برایمان ارزیابی می کند و بر این اساس به ما دستور العمل های برای کنش ارائه می کند او مدعی است افراد توسط این چارچوب تفسیری اعمالشان را هدایت می کنند او می گوید انسان تحت سیطره عادتواره خود نیست ، عادتواره دارای قواعدی آزاد محورانه است که انسان ها می توانند بر اساس آنها انتخاب ، عمل و استراتژیکی رفتار کنند ، او عادتواره را ساخته ی ابتکار ذهن فرد نمی داند ، عادتواره حاصل شرایط ساختاری اجتماعی فرد است که هم اعمال اجتماعی را وجه ساختاری می دهد و از سویی شرایط عینی هستی اجتماعی ، عامل اجتماعی یا کنش گر را بازتولید می کند .
در تفکر پیر بوردیو رابطه ی بین ساختار اجتماعی ، عادتواره و عمل اجتماعی یک کنش و ارتباط غیر خطی است. در حقیقت درسته که بین تجربه های زیستی و طبقاتی افراد وجوه مشترکی وجود دارد اما این مانع از نوآوری در برخورد با مسائل زندگی اجتماعی نمی گردد . این انسان را باید فرد آزاد در تعیین اعمال خود دانست نه حاصل ساختار اجتماعی ، در حقیقت انسان ، اعمالش و کنش هایش ، حاصل همه ی مفاهیم ذهن ، عین ، کنش ها و ساختارها است . اگر بخواهیم این بحث را جمع بندی کنیم باید به نوشته ی کتاب سیدمن به طور مستقیم اشاره کنم : ” عادتواره هم محصول ساختار اجتماعی است و هم مولد ساختار اعمال اجتماعی ای که ساختارهای اجتماعی را باز تولید می کنند ، هم مفهومی ذهنی است و هم عینی حاوی نقش و نشان ساختار اجتماعی ، هم مفهومی خرد و هم مفهومی کلان است ” .( سیدمن – 198 )
4- جامعه و میدان های اجتماعی در اندیشه پیر بوردیو
او درباره ی جامعه اعتقاد داشت که جامعه تشکیل شده از میدان های اجتماعی است شاید بتوان او را به اندیشه ماکس وبر در جاهایی که سخن از قلمرو های اجتماعی چون ، دین ، اقتصاد و سیاست می کند نزدیک دانست ، او جامعه را چیزی متفاوت از مجموعه ای از افراد یا واحد های ارگانیک و سیستم های اجتماعی می داند . میدان مانند مدارس ، دانشگاه ها و یا اقتصاد و ورزش قابل تقلیل به یکدیگر یا یک سیستم مانند نظام سرمایه داری را ندارد ، بلکه انها از افراد تشکیل شده اند که برای کسب قدرت ، اعتبار و پول کوشش می کنند او اعتقاد دارد هر میدانی به شکل خاصی از سرمایه اهمیت می دهد و مثال می زند سرمایه آکادمیک در دانشگاه بیش از پول در اقتصاد ارزش دارد ، او سرمایه را منابع و قابلیت های در اختیار افراد مبتنی بر موقعیت اجتماعی شان معنا می کند و میتوان گفت سرمایه اقتصادی ، فرهنگی ، نمادین و اجتماعی هر یک دارای سرمایه های منحصر به موقعیت اجتماعی خودشان هستند که به ترتیب عبارت است از ، ثروت ، علم و صلاحیت ، افتخار و پرستیژ و پیوندهای اجتماعی و اعتماد .

5- فرهنگ و سلطه در اندیشه پیر بوردیو
او فرهنگ را مجموعه ای از نماد ها ، معانی ، موسیقی ، ادبیات ، اثاث زندگی و غذا می داند ، که همیشه نشانه ی یک طبقه اجتماعی را با خود حمل می کند ، او اعتقاد دارد فرهنگ همیشه بخشی از سازمان اجتماعی سلطه ، در جامعه بوده است . پیربوردیو در تحقیقاتش ، فرهنگ را به عنوان امری که در نابرابری های که بنیان طبقاتی دارند مورد بررسی قرار می دهد و اعتقاد داشت ، فرهنگ ، سلطه طبقاتی را تا جایی باز تولید می کند که طبقات حاکم بر جامعه بتوانند الگو های زیستی خودشان را به عنوان اصلی ترین سبک زندگی بر کل جامعه تحمیل کنند و سایر افراد جامعه سبک زیستن آنها را الگویی مناسب برای خود برمی شمارند و به این ترتیب او از رابطه ی میان فرهنگ و سلطه سخن می گوید.
6- نگاهی گذرا به کتاب تمایز اثر پیر بوردیو
این کتاب در سال 1979 میلادی و بر اساس تحقیقات پیمایشی گسترده نوشته و چاپ گردید او تلاش کرد در این کتاب به شناخت پایه و بنیان سازه کارهای سلطه ی فرهنگی دست یابد و باید اورا از منتقدین جدی ” الگویی فرهنگی ” دانست وی را می توان بنیان گذار نظریه ی ” تولید طبقاتی فرهنگ و بازتولید فرهنگی ” قلمداد کرد . وی به سه عامل اصلی اشاره می کند که نقش تعیین کننده در ” جامعه شناسی سیاسی قشربندی اجتماعی ” او دارد .
1-6) پیر بوردیو اشاره می کند طبقات مختلف و بخش های مختلفی در هر طبقه وجود دارد که نشان دهنده ی ترکیب های متفاوتی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی است ، این تفاوت ها در درون طبقات اجتماعی خصومت های درون طبقه را شرح می دهد وی با مثال های متعدد می خواهد بگوید که موقعیت های اقتصادی تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعی است در حالی که سرمایه ی فرهنگی توسط سرمایه اقتصادی تعیین می گردد که اینها در مجموع اجزا طبقه یا قشر را به وجود می آورد .
2-6) پیر بوردیو اعتقاد دارد هر طبقه عادتواره خودش را خلق می کند که باعث تحلیل ، تفسیر و داوری رویدادهای مشترک بین اعضای طبقه می گردد . هر عادت واره سبب شکل گیری الگوهای رفتاری مناسب و همساز با یکدیگر در محدوده ی فرهنگی می گردد و میزان رها بودن از دغدغه های مادی ، که موقعیت طبقه را مشخص می کند ، به عادت واره و مسائل فرهنگی آن طبقه شکل می دهد در حقیقت طبقات و قشرهای مرتبط با آنها سبب شکل گیری روش و سبک های زندگی همانندی می گردد مانند علاقه به موسیقی ، تئاتر ، غذا و حتی وسایل منزل افراد .
3-6) پیر بوردیو اعتقاد دارد مصرف فرهنگی روشی است که قشرهای مختلف جامعه خود را متمایز و تلاش می کنند برای خودشان اعتبار و منزلتی بیشتر با مصرف آنها کسب کنند او بر همین اساس استدلال می کند که فرهنگ بخشی از سیاست طبقاتی است که جهان ما با آن مواجه و درگیر است .
7- نتیجه گیری و نکات کوتاه از مباحث پیر بوردیو
پیر بوردیو : تحلیل اجتماعی دقیقی از فرهنگ ارائه می کند – فرهنگ را به مرکز تحلیل های جامعه شناختی در نظریه اش کشانده است – قدرت اجتماعی به پدیده های فرهنگی مشروعیت و ارزش می دهد – فرهنگ محل تضاد اجتماعی است چرا که گروهها و طبقات برای معیارهای فرهنگی خودشان به منازعه می پردازند – تحمیل فرهنگی نوعی خشونت نمادین تلقی می گردد چرا که هدفش تحمیل ارزش های یک طبقه به کل طبقات جامعه است .

منبع :
کشاکش آراء در جامعه شناسی / سیدمن