نشر کی نواز
محمد نجاری
نشر کی نواز
محمد نجاری

اندیشه و تفکرات ابوحامد امام محمد غزالی

1) زندگی ابوحامد امام محمد غزالی

غزالی در خراسان و در روستای طابران توس در سال 450ه.ق به دنیا آمد ، پدر وی به شغل پشم ریسی مشغول بود ، در خانواده غزالی فقها و صوفیان از جایگاه بلندی برخوردار بودند به طوری که برادر وی احمد غزالی از صوفیان برجسته جهان اسلام در زمانه ی خود بود ، غزالی به همراه برادرش آموزش های اولیه را نزد ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی از فقیهان شافعی مسلک و از نزدیکان پدرش گذراند ، سپس غزالی نزد امام ابونصراسماعیلی در جرجان رفتند و مدتی را نیز در نیشابور در خدمت ابوالمعالی جوینی معروف به امام الحرمین درس شریعت آموختند و علومی چون فقه و اصول ، کلام و فلسفه ، جدل و حدیث و ادبیات را فرا گرفتند و پس از مرگ امام الحرمین در سال 478ه.ق به بغداد رفته و نزد خواجه نظام الملک به مقام استادی دست یافت ، گروهی معتقدند که حضور غزالی و برادرش در مدارس نظامیه ریشه هایی داشته و آنها به علت فقر و برای دریافت مستمری به این مرکز رفته اند وی تا یکسال پس از مرگ خواجه نظام الملک در مدرسه نظامیه مشغول به تدریس و مطالعه بود در همین دوران وی دچار شک می گردد و پس از کش و قوس های فراوان بغداد را به مدت ده سال ترک می گوید ، ودر سرزمین های اسلامی به کارهای پست خودش را مشغول می کند ، وی پس از ده سال ریاضت و عزلت به اصرار سلطان سنجر سلجوقی و فخرالملک فرزند خواجه نظام ، به تدریس در نظامیه نیشابور مشغول می گردد ولی پس از یکسال مجدد به عزلت و گوشه گیری می رود و در نهایت در سال 505ه.ق در حالی که در توس مشغول به اداره خانقاه ی بوده از دنیا می رود .

2) آثار و کتاب های ابوحامد امام محمد غزالی

2-1) کتاب المستظهری فی الرد علی الباطنیه ، که در رد اندیشه باطنیه و اسماعیلیه نوشته شده است

2-2) کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد ، که در آن به مفاهیم مهمی چون امام ، خلفا و اصول اعتقادی و سیاسی اهل سنت بحث می کند

2-3) کتاب مقاصد الفلاسفه ، که در شرح فلسفه و اهداف آن بحث می کند

2-4) کتاب تهافت الفلاسفه ، که در رد فیلسوفان و اندیشه های فلسفی نگاشته است

2-5) کتاب نصیحه الملوک ، از مهم آثار وی در امر سیاست است

2-6) کتاب احیاء علوم ، دین کتاب مهم دیگر غزالی است که به تقسیم بندی علوم و جایگاه سیاست می پردازد

2-7) کتاب کیمیای سعادت ، خلاصه فارسی شده احیاء علوم دین به همراه تغییرات است

2-8) کتاب المنقذ من الضلال ، که از شک و راه های رسیدن به حقیقت سخن گفته است

2-9) کتاب مکاتیب فارسی غزالی ، که در آن برخی از مکاتبات و نامه های وی با بزرگان ، اهل سیاست و حاکمان وقت آورده شده است

3) نگاهی گذار به تاثیرات زمانه و عصر ابوحامد امام محمد غزالی بر اندیشه وی

در این قسمت به دو نکته مهم که بر آراء امام محمد غزالی اثر گذاشته می توان اشاره نمود :

نخست ) انحطاط و ضعف نهاد خلافت

باید اشاره کرد که نهاد خلافت عباسیان که از مشروعیت دینی برخوردار بود با روی کار آمدن سلجوقیان رو به ضعف و انحطاط کشیده شده بود ، همچنین باید توجه داشت نهاد وزارت که توسط ایرانیان اداره می شد از نفوذ و قدرت زیادی برخوردار بود از طرفی سلاطین سلجوقی عملا قدرت سیاسی خلفای عباسی را کم کرده بودند و حتی به مرور زمان و در اواخر حکومت ملکشاه سلجوقی ، پایتخت از مرو به اصفهان و سپس به بغداد می رود ، در این زمان ما شاهد این هستیم که دستگاه خلافت تبدیل به نظامی تشریفاتی می گردد .

دوم ) تنش های عقیدتی

در کنار سست شدن نهاد خلافت تنش های فکری زیادی هم بر جامعه حاکم شده بود و گروه های فکری یکدیگر را نفی و رد می کردند ، حنبلی ، اشعری را ، شافعی ، معتزله را و غیره ، غزالی اشعری مسلک بود ، اما شافعی مذهبیان در روزگار او بیش از همه بودند و در بطن تنش های سیاسی و اعتقادی قرار داشتند ابوحامد امام محمد غزالی بر این باور بود که شافعیان هم مردمان در جامعه و حاکمان هر دو به درد بی دینی و سست ایمانی دچار گشته اند.  وی همچنین به بررسی آراء فلاسفه ، کلامیون ، صوفیان ، اسماعیلیان و باطنی ها می پردازد و در رد آراء تمام فرق شیعه تمام تلاش خود را به کار می گیرد .

4) تقسیم بندی علوم در نظر ابوحامد امام محمد غزالی

امام محمد غزالی نگاهی تند به علم دارد و علومی که برای دنیا کاربرد دارد را مهلکات می نامد ، و تنها انسان را به فراگیری علومی دعوت می کند که آخرت انسان را کامل کند ، وی علوم را به دو دسته تقسیم می کند علوم دینی و علوم غیر دینی که در اینجا اشاره مختصری به آن می کنیم :

4-1) علوم دینی

در نظر غزالی علوم دینی دو دسته اند ، علوم معامله که پس از شناخت به عمل در می آید و علوم مکاشفه که صرفا به کشف معلوم می پردازد وی همچنین به طور مختصر به معرفی علوم دینی می پردازد 

4-2) علوم غیر دینی

در نظر وی پزشکی ، نجوم و صنایع کشاورزی و ریسندگی  تقسیم می گردد ، در زیر جدولی که دکتر حاتم قادری ارائه می کند خالی از لطف نیست :                   

معامله  —  ظواهر(جوارح) – 1.عبادات 2.عادات  

بواطن ( دل ) –  1.منحیات 2. مهلکات 

علوم دینی 

مکاشفه — در این باره زیاد بحث ندارد 

5) تعریف و اندیشه سیاسی ابوحامد امام محمد غزالی

غزالی سیاست را علمی می داند که به پیوند میان دین و دنیا بپردازد وی در این باره می نویسد : ((سیاست همان اصلاح حال مردم از طریق ارشاد و راهنمایی آنان به راه راستی است که در دنیا و آخرت موجب رستگاری می شود )) وی برای سیاست چهار مرتبه را برمی شمارد :

الف ) سیاست پیامبران ، حکمرانی بر خاص و عام در ظاهر و باطن مردم است

ب ) سیاست خلفا و سلطان ، حکمرانی بر خاص و عام در ظاهر است نه بر باطن مردم

ج ) سیاست عالمان الهی ، حکمرانی بر باطن ، خواص که عوام از درک اندیشه آنها عاجز هستند و به این علت آنها توان امرو نهی بر عوام را ندارند

د ) سیاست واعظان ، حکمرانی آنها بر باطن عوام جاری است

که در اینجا برای تبیین موارد چهارگانه فوق و امر سیاست در آراء ابوحامد امام محمد غزالی به نکاتی اشاره می کنم :

1) غزالی سیاست پیامبران و علما را بهترین نوع سیاست می داند

2) وی بعد از نبوت یعنی به علت عدم حیات مستمر پیامبر بهترین نوع حکومت را سیاست خلفا و سلطان می داند

3) غزالی خلفا و سلطان را از یک جنس می داند

4) غزالی به علت ذات سیاست اعتقاد دارد سیاست علما و واعظان برای اداره اجتماع کافی نیست

5) در آراء غزالی (( دین اساس است و سلطان نگهبان )) با این جمله ضرورت سیاست سلطان و اهمیت آن در اداره جامعه بعد از سیاست نبی الزامی است

6) غزالی با نظریه امام – سلطان و آوردن استدلال های شرعی برای این مساله و عدم تمایز بین خلیفه و سلطان به سوی نظریه سلطنت و خودکامگی می رود .

6) مفهوم امام در آراء ابوحامد امام محمد غزالی

مفهوم امام در اندیشه امام محمد غزالی با مفهوم امام در آراء شیعیان کاملا متفاوت است ، وی اعلم بودن امامان شیعه را کاملا رد می کند ، و آراء وی در نقطه مقابل آراء شیعیان است که در زیر به چند نکته مهم اشاره می کنیم :

الف) وی آشکارا اعتقاد دارد پیامبر جانشینی برای خود انتخاب نکرده و علی را جانشین پیامبر نمی داند

ب) وی ترتیب جانشینی نبی یا پیامبر را بر اساس مفهوم فضل صحابه می داند

ج) توجه غزالی اساسا بر امر واقع است

د) وی برای امام به ده مورد اشاره می کند ، غزالی ده شرط را برای احراز مقام خلافت و امامت ضروری می داند. این ده شرط عبارتند از: بلوغ، عقل، حرّیت، مرد بودن، قریشی بودن، سلامت جسمانی که شامل سلامت حواس شنوائی و بینائی است، داشتن قدرت، کفایت، ورع و تقوا، علم . که در واقع امام وی همان خلیفه اهل سنت است

.غزالی همچنین علما را به دو بخش تقسیم می کند ، علمای آخرت گرا و علمای مادی گرا و وظایفی برای امام بر می شمارد که متاثر از آراء اهل سنت است و اعتقاد دارد خلیفه یا امام به کمک فقیهان مشکلات جامعه را حل می نماید وی به مساله امر به معروف و نهی از منکر هم توجه زیادی می کند که از حوصله بحث خارج است .

7) بررسی نظرات دکتر حاتم قادری و دکتر سید جواد طباطبایی درباره ی کتاب نصیحه الملوک غزالی و عدم توجه غزالی به صلیبیون و پرداختن به اسماعیلیان و باطنیه

7-1) دکتر حاتم قادری درباره ی کتاب نصیحه الملوک امام محمد غزالی ، در کتاب اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران می نویسد (( دیگر شکل در فهم غزالی در اصالت یا منحول بودن بخشی از کتاب نصیحه الملوک نهفته است که در آن گرایش های سیاستنامه نویسی بسیار است )) وی اعتقاد دارد اصالت کتاب مورد تردید است ولی گروهی معتقد اند این کتاب نشان از گرایش غزالی به سیاستنامه نویسی و خواجه نظام الملک دارد و گروهی در مقابل معتقدند با توجه به سبک شناسی آثار غزالی می توان گفت این کتاب به آراء امام محمد غزالی مرتبط نیست . و البته که دکتر قادری در مقالات و مباحث دیگر مطرح می کند که در اصالت کتاب و انتساب آن به غزالی تردید دارد .

7-2) دکتر سید جواد طباطبایی در کتاب درآمدی بر تاریخ اندیشه ی سیاسی ایران آنچنان به زندگی شخصی امام محمد غزالی نمی پردازد و اساسا معتقد است به دنبال منطق سیاسی در اندیشه ی غزالی است اما برای شناخت همین منطق ناگزیر به آوردن استدلال و نظر درباره ی کتاب نصیحه الملوک می باشد و می نویسد ” از سده های پیش متن فارسی و نیز ترجمه عربی آن شناخته شده بود و  شگفت این که در میان قدما کسی در صحت انتساب آن رساله به ابو حامد تردیدی به خود راه نداده بود ” وی در ادامه اشاره می کند که در نیم سده پیش اولین بار جلال الدین همایی به این بحث دامن زده است وی در ادامه می نویسد “عمده ایراد کسانی که در صحت انتساب نصیحه الملوک به غزالی تردید کرده اند به این مطلب بازمی گردد .آرمان خواهی و اخلاق زاهدانه غزالی را با نظریه سلطنت ایرانی نمی توان جمع کرد ” . وی با استفاده از استدلال هایی که از کتاب سیاست و غزالی اثر هانری لائوست به گفتمان درباره انتساب کتاب به اندیشه غزالی دارد می پردازد و اشاره می کند که اهمیت اندیشه غزالی در تاریخ اندیشه سیاسی ایران در این است که از آرمان خواهی به واقع گرایی در امر اندیشه سیاسی رسیده است و وی اعتقاد دارد که کتاب نصیحه الملوک متعلق به ابوحامد امام محمد غزالی است در حقیقت دکتر طباطبایی کتاب را حاصل تغییرات اندیشه غزالی می داند .

7-3) دکتر حاتم قادری درباره ی عدم توجه غزالی به صلیبیون و جنگ پر آشوبی که در مرزهای شرقی واقع شده بود خیلی اشاره شفاف و روشنی ندارد و اعتقاد دارد به علت تردید در اصالت کتاب نصیحه الملوک و در جاهایی که در این کتاب غزالی به لزوم جهاد با صلیبیون اشاره کرده نمی توان استناد کرد ، ولی درباره ی باطنیان به بحث می پردازد و می گوید غزالی از تمام توان علمی ، فقهی و شرعی خود در جهت رد آراء آنان استفاده کرده و هیچ گاه نظر مساعدی به باطنی ها نداشته وی در بحث امامت و برشمردن پنج ویژگی اصلی برای امام در حقیقت اشاره می کند که امام مد نظر جامعه ی غزالی همان خلیفه ی اهل سنت است ، نه آن مفهومی که در آراء شیعیان و تبع آن اسماعیلیان و اهل باطن وجود دارد و اساسا در سراسر آراء غزالی می توان دید که بعد از نبوت ، خلیفه سنی عامل سعادت است نه امامان شیعه .

7-4) دکتر سید جواد طباطبایی با پرداختن به چرایی تاسیس مدارس نظامیه توسط خواجه نظام در تقابل با مدارس علمی فاطمیان در مصر ، الازهر و گسترش ترویج آراء اسماعیلیان در جهان اسلام به این بحث ورود می کند و می نویسد : (( اما تاسیس نظامیه برای خلافت که از دو سو در محاصره ی اسماعیلیان و صلیبیان قرار گرفته بود اقدامی سیاسی نیز به شمار می آمد خواجه دیانت را ابزاری مهم برای انسجام سیاسی می دانست و انتخاب غزالی به عنوان سرمدرس نظامیه بغداد نیز نمی توانست صرف انتخاب مدرسی بی اهمیت باشد )) وی می گوید در زمان وزارت خواجه نظام پایتخت واقعی خلافت به ایران آمده بود و بغداد تبدیل به پایتختی نمادین برای مذهب شده بود ، وی می گوید در عصر سلجوقیان دو مکتب صلیبیون و اسماعیلیون رشد کرده بودند ولی نوع آیین ، مذهب و قدرت نظامی صلیبیون برای سلجوقیان تهدید محسوب نمی شد بلکه قدرت نظامی و سیاسی اسماعیلیون به علت آراء مذهبی که داشتند برای سلجوقیان تهدید قلمداد می شدند ، وی می گوید با توجه به آراء خواجه و غزالی که اساس انسجام سیاسی جامعه را در دیانت و حفظ دیانت می دانستند و از سویی چون هر دو سنی مذهب بودند طبیعی بود که مبارزه ایدئولوژیک با اسماعیلیان برای هر دو آنها دارای اهمیت سیاسی و نظامی باشد ، دکتر طباطبایی در ادامه با ارائه مباحثی از برنارد لوئیس می پردازد و در نهایت وی اعتقاد دارد توجه غزالی به خطر اسماعیلیون از هوش و درایت و به تعبیری واقع اندیشی و شناخت وی از زمانه ی خویش بوده است و اگر غزالی غیر این عمل می کرد اشتباه بزرگی مرتکب شده بود ، چرا که اسماعیلیان در ایران دارای پایگاه نظامی و ایدئولوژیک بودند .

8) دیدگاه های مختصر نگارنده سطور درباره ی کتاب نصیحه الملوک و عدم توجه غزالی به صلیبیون

از خوانش آراء دکتر قادری و دکتر طباطبایی درباره ی کتاب نصیحه الملوک و چرایی عدم توجه امام محمد غزالی به صلیبیون به اختصار می خواهم به مواردی اشاره کنم :

8-1) اساسا مباحث طرح شده توسط دکتر طباطبایی دارای منطق پژوهشی ، یکدستی و حوصله است اما مباحث دکتر قادری دارای نوعی روایت نویسی یا به عبارتی گزارش نویسی تاریخی از نظرات غزالی و دیگران نسبت به وی می باشد

8-2) نگارنده ی سطور درباره ی این که کتاب نصیحه الملوک متعلق به غزالی هست یا نه با دکتر طباطبایی هم داستان است اما نه به مفهوم گذار از آرمان گرایی به واقع گرایی بلکه به این علت که غزالی را شخصیتی مشوش خاطر و دارای اختلال روحی می داند، توجه بیش از اندازه به زهد و رستگاری و از سویی حشرو نشر با حاکمان و سلاطین و ساختار نامتعادل خانوادگی از فقر تا قدرت و از قدرت تا انزوایی خود خواسته همه نشان از یک تضاد عمیق روحی در غزالی می دهد ، این که وی در اواخر عمر چرخش بزرگ در اندیشه کرد . محتمل است اما ریشه آن در تحول اندیشه وی نیست بلکه در تحولات روحی وی به زعم نگارنده می باشد

8-3) نگارنده سطور عدم توجه امام محمد غزالی به صلیبیون را با تایید آراء دکتر سید جواد طباطبایی از منظر دیگر هم مورد توجه قرار می دهد ، غزالی اساسا فردی ایدئولوژیک با اختلال های روحی است ، امام محمد غزالی دغدغه دیانت و مذهبی دارد یا به تعبیر دیگر برای وی انسجام مرزها از اهمیت برخوردار نیست بلکه انسجام ایدئولوژی اساس حفظ جامعه است و از سویی وی ایرانی است که با حاکم متجاوز تازی و از سویی متجاوزان ترک هم زیستی ایدئولوژیک و سیاسی دارد و در آثار وی نشانی برای احیا ارزش ها و سنن ایرانی مشاهده نمی شود ، غزالی وابستگی فکری و ایدئولوژیکش آنقدر به اهل سنت و عمر خلیفه دوم زیاد است که عملا جایی برای میهن پرستی از سویی و جایی برای نگران شدن از قدرت یافتن مسیحیت نمی بیند و در آخر باید بگویم نظام فکری غزالی آلوده به ایدئولوژی اهل سنت و حب و بغض به ایدئولوژی اسماعیلی است .

منابع :

  1. درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران / دکتر سید جواد طباطبایی
  2. نهادها و اندیشه های سیاسی در ایران و اسلام /دکتر حمید عنایت
  3. تاریخ اندیشه سیاسی در ایران و اسلام / دکتر کمال پولادی
  4. اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران / دکتر حاتم قادری
  5. ما چگونه ما شدیم / دکتر صادق زیبا کلام
  6. نصیحه الملوک / ابوحامد محمد غزالی
  7. غزالی / فرانک گریفل

آخرین مقالات

error: Content is protected !!