نشر کی نواز
محمد نجاری
نشر کی نواز
محمد نجاری

اگوست کنت

محمد نجاری

1- تولد، مرگ و زندگی اگوست کنت:

اگوست کنت در سال 1798 میلادی در شهر مون پیله فرانسه به دنیا آمد و در ژوئن 1857 میلادی دراریس در گذشت، وی در اوج آشوب ها و بی ثباتی های فرانسه پس از انقلاب کبیر فرانسه به دنیا آمد وزندگی در عصر ناپلئون ادامه داده، والدین کنت سلطنت طلب بودند، پدرش یکی از کارمندان اداره مالیات بوده و سمت معتبری نداشته وی تحصیلات مقدماتی و دوران بلوغش را در عصر ناپلئون سپری میکند، به گفته خود کنت وی در 14 سالگی اعتقاد به خدارا کنار گذاشته و از طرفتداری سلطنت دست کشیده و جمهوری خواه گردیده. دو رویداد مهم در زندگی کنت رخ داده که ساختار اندیشه های کنت در آینده را بنا نهادهاست : نخست – ورود به مدرسه عالی پلتکنیک پاریس که در سال 1794 میلادی در اوج افراطی گری پس از انقلاب کبیر فرانسه ساخته شده بود یعنی چهار سال قبل از تولوکنت- دوم آشنایی کنت با سن سیمون فیلسوف سوسیالیست و آرمان گرای فرانسوی و دست یافتن به سمت منشی وی و همراهی با او و به تبع آن آشنایی با بسیاری از صاحب منسبان ، اندیشمندان، وکلا و افراد مهم جامعه، کنت پس از مدتی هم به لحاظ  فکری و مالی با استاد خود دچار مشکل گردید و از همکاری با یکدیگر دست کشیدند. برای کنت می توان سه مرحله را در گذر علمی مورد توجه قرارداد یا به عباری از آن به عنوان مراحل سه گانه اندیشه وی نام برد.

 مرحله نخست : شامل جزوات فلسفی وی می باشد در توصیف و تحلیل تاریخی وی از اروپا .

مرحله دوم : شامل درس های کنت به نام دروس فلسفه اثباتی است .

مرحله سوم : چاپ کتاب دستگاه سیاست اثباتی در حقیقت رساله ی جامعه شناسی برای تاسیس مذهب شریعت.

2- ساختار اندیشه فکری اگوست کنت:

کنت اثبات گرایی دو آتیشه بود وی از نظر فکری به شدت از فرانسیس بیکن فیلسوفی که اعتقاد داشت آزمایش های استقرایی یکی از مهم ترین فاکتورهای دانش است پیروی میکرد از سویی وی کانت را ستایش می کرد و او را نزدیکترین اندیشمند به فلسفه اثباتی می دانست، سن سیمون را می توان مهم ترین فیلسوفی دانست که کنت از وی تاثیر گرفت ، کنت را حل سه گانه نظریه یات خودش را از سن سیمون گرفته و مابقی موارد که در ادامه بحث مطرح خواهیم کرد، کنت از گالیله ، هابز، بوسوئه، ویلیهم اسمیت،ژان باتیست سه،  رابرتن، هیوم و هگل تاثیر گرفته بود، اما شبیه هیچ کدام نشد بلکه وی اندیشه و تفکر مستقل خودش را بنا نهاد که در این جا تلاش میکنم دوازده مورد برشمارم و در ادامه همین بحث به چند مورد مهم اندیشه کنت مفصل تر بپردازم.

1)کنت اعتقاد داشت فرد گرایی عامل هرج و مرج و آشوب می گرددو با آن مخالف بود.

2)وی حقوق طبیعی و آزادی های فکری عصر روشنگری را متافیزیکی می دانست و برای آنها ارزش علمی قائل نبود.

3)وی از کندرسه متاثر بود در آنجایی که اشاره می کند جامعه باید متشکل از دانشمندان باشد که با هم فکری یکدیگر علم را رشد دهند و دقیقا تئوزی عملکرد پیشرفت بشر، ثبت و چگونگی ادامه روند رشد را از کندرسه گرفته است.

4)کنت اندیشه ایستایی اجتماعی خورد را مستقیما از سنت گرایان گرفته بود مفاهیمی مانند نظم، سلسله مراتب ، جمع گرایی ، قدرت دین و مذهب و اخلاق.

5)وی اعتقاد داشت تقسیم کار در عصر صنعت عامل افزایش همکاری و انجام اجتماعی است ، پیامد تقسیم کار تخصص گرایی است که البته می تواند ضررهای  داشته باشد در این بخش وی متاثر از آدام اسمیت است.

6)کنت قانون مراحل سه گانه  را مستقیما از سن سیمون برداشت کرده است، سن سیمون از سه نظام اخلاقی متفاوت در جوامع غربی نام می برد که عبارت بودند از:

 الف)اخلاقیات متافیزیکی

 ب)توحید مسیحی

ج)اثبات گرایی صنعتی سایر ایده های کنت مانند نقش مهم صاحبان صنایع، نخبگان علمی  و نیاز به سلسله مراتب در جامعه به شدت متاثراز سن سیمون بود.

7)کنت با الگو گرفتن از علوطبیعی و به عبارتی علوم دقیق به ابداع علم جامعه شناسی و شاید بهتر باشد بگویم ابداع واژه جامعه شناسی پرداخت و فیزیک اجتماعی را مطرح کرد هر چند که رادنی استارک معتقد است نخستین طراح علمی جامعه شناسی آندره میشل گری است که هم عصر کنت بوده ودر سال 1802 در شهر تور فرانسه به دنیا آمده و در سال 1866 در پاریس در گذشته .

8)کنت نژاد اروپایی و فرانسوی ها را از برترین نژاد ها میدانست.

9)کنت طرفدار طبقه کارگر بود و ادعا میکرد طبقه کارگر به جایی کمونیسم مارکس به اثبات گرایی وی ملحق خواهند شد ، وی چند دلیل برای این نظر خود  بر می شمرد

الف) اثبات گرایی کنت نگاه اخلاقی دارد وی کمونیسم مارکس نگاه اقتصادی و سیاسی

ب)اثبات گرایی فردگرایی را تا مرحله کار فرمایی آزاد میگذارد و سرکوب نمیکند

ج)در اثبات گرایی رهبران صنایع جایگاه ویژه دارند

د)کمونیسم مخالف توارث است در حالی که اثبات گرایی توارث را عامل رشد و انجام جامعه و تاریخ میداند

10)کنت به زنان هم می پردازد و اعتقاد داشت که احساسات زنانه یکی از مهم ترین فرایندهای رشد دگرخواهانه است که در جامعه اثباتی وی کاربرد دارد، اما کنت فمنیست نبود وی زنان و مردان را از نظر طبیعی برابر نمیدانست همچنین وی زنان را از رسیدن به روحانیت در دین اثباتی خود محروم کرده بود.

11)زبان از آنجا که عامل تعامل بین افراد و گروههای اجتماعی است، از نهادهای مورد توجه کنت است و اعتقاد داشت بین جوامع بشری باید زبان مشترک وجود داشته باشد.

12 )کنت به دنبال اصلاح نظام فکری بود که بتواند اجازه دخالت علم را در اداره جامعه بدهد و برهمین اساس وی فلسفه اثباتی گرایی را پدید آورد.

3- روش های تحقیق دراندیشه کنت :

کنت بر چهار مدل تحقیق برای رسیدن به دانش اعتقاد داشت

نخست)مشاهده، از نظر کنت روشی بود که جامعه شناس به طور مستقیم جنبه های اجتماعی جهان پیرامون را بررسی میکند و اعتقاد داشت مشاهده واقعی هیج پدیده ای ممکن نیست مگر این که نخست نظریه راهنمایی باشدو با همان نظریه تفسیر شود.

دوم) آزمایش ، فرایند علمی که یک پدیده یا واقعیت اجتماعی مورد بررسی دقیق قرار می گیرد وی معتقد بود آزمایش در علوم اجتماعی کاربرد کمتری دارد و بیشتر در علوم طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد.

سوم) مقایسه ، روشی که به مطالعه و مقایسه انسان و جوامع حیوانی پایین تر می پردازد مطالعه مراحل مختلف جامعه در توسعه اجتماعی در طول زمان، کنت روش مقایسه را به سه دسته فرعی قسیم می کند.

الف) مقایسه انسان با حیوانات پایین مرتبه

ب) مقایسه جوامع گوناگون با هم

ج)بررسی مقایسه جامعه هایی که در مسیر پیشرفت و توسعه برابر هستند

چهارم: روش تاریخی ، کنت از این روش به عنوان مهمترین ابزار علمی یاد می کند یعنی تحقیق تاریخی در خصوص رشد تکامل بشود.

4- قانون مراحل سه گانه پیشرفت جوامع در نظر کنت:

الف) مرحله خداشناسی یاربانی، مرحله ای است که بشر تحت سلطه کاهنان و نظامیان قراردارد و انسانها و جوامع از سه مرحله  بت پرستی ، چند خدایی و تک خدایی عبور می کنند، زمانه یکه بشر همهی اتفاقات پیرامونش را با منشا فرا طبیعی تحلیل می کند اوج این تفکر را کنت در عصر تک خدایی می داندد این مرحله خانواده ها واحد های اجتماعی الگو هستند .

ب)مرحله متافیزیکی مرحله ی که بشریت تحت سلطه کلیسا و حقوق دانان قرار دارد که بین سالهای 1300تا1800 میلاد ی رخ می دهد و مربوط به عصر رنسانس و ما قبل آن قرون وسطی است و در این مرحله دولت نقش کلیدی و از اهمیت اجتماعی برخوردار است

ج) مرحله اثباتی، مرحله ی که بشریت تحت سلطه ی دانشمندان و مدیران صنعتی است و از سال 1801 میلادی آغاز می گردد زمانه ی که بشر بر علم و دانش و قوانین تجربی و مشاهده متکی است ، در حقیقت کل واحد اجتماعی ، بشریت است.

5- ایستایی اجتماعی و پویایی اجتماعی در اندیشه کنت:

کنت براساس مفاهیم ایستایی و پویایی اجتماعی به پژوهش های جامعه شناختی جهت داد  ، وی بر اساس تفکیکی که در علوم طبیعی بین زیست شناسی و کالبد شکافی وجود داشت این طرح را بنا نهاد و اعتقاد داشت باید بین ایستایی و پویایی اجتماعی تفکیک قائل شویم، ایستایی اجتماعی مد  نظر در اندیشه کنت یعنی فرایندی که منجر به حفظ انجام جامعه گردد و امروزه جامعه شناسان از آن به عنوان ساختار اجتماعی یاد  می کنند و مفهوم پویایی اجتماعی یعنی تبین و شرح عوامل تغییر اجتماعی که امروزه به جای پویایی اجتماعی از تغییرات اجتماعی استفاده می شود. ایستایی اجتماعی وارد قوانین مربوطه به همزیستی ایست که پویایی اجتماعی قوانین توالی را بررسی می کند.

6- سلسه مراتب علوم در نظر کنت :

در نظر کنت جامعه شناسی بالاترین سطح را در تمام علوم دارد زیرا موضوع این علم از سایر علوم پیچیده تر است وی معتقد بود جامعه شناسی با رفتار انسان که مدام پویا و در حال رشد و تغییر است سر و کار دارد و در نتیجه علم پیچیده تری است این نظریه وی به تئوری مراحل سه گانه وی ارتباط دارد، کنت معتقد بود علوم ساده تر زودتر به مرحله رشد و تکامل می رسند، وی ریاضیات را در پایین ترین مرتبه قرار می دهد و بعد از آن ستاره شناسی ،فیزیک، زیست شناسی ، شیمی و در نهایت جامعه شناسی را ملکه علوم معرفی می کند. کنت روانشناسی را از سلسه مراتب علوم کنار گذاشت وی معتقد بود رفتار انسان را باید در جامعه و فرهنگ مورد بررسی و تحلیل قرارداد یا از طریق علوم زیست شناسی تحلیل کرد.

7- فلسفه اثباتی ، جامعه شناسی و هدف آن در نظر آگوست کنت:

اثبات گرایی اعتقاد دارد می تواند بدون ارزش گذاری های شخصی به کشف واقعیت های اجتماعی براساس مشاهده بپردازد و کنت را به جرات می توان بنیان گذار این روش علمی دانست. اثبات گرایی اگوست کنت بر پایه تئوری و نظر یه استوار است ، وی اعتقاد داشت همه چیز در جامعه شناسی قابل مشاهده است اما آن پدیده یا واقعیت اجتماعی را میتوان بررسی کرد که از قوانین پیروی می کند، کنت می گفت اگر این الگو و قوانین را بشناسیم که پدیده ها از آن الگو گرفته اند می توانیم به تبین رفتار بشر بپردازیم وی هدف علم جامعه شناسی را تولید الگو پیشرفت بشرمی د اند، وی اعتقاد دارد  اثبات گرایی بر اساس استفاده از مشاهده ی پدیده های اجتماعی و با قیاس های تاریخی می تواند نطریه ها و الگوهایی را معرفی کند که بتواند آینده را طرح ریزی و پیش بینی کند، وی در این مرحله  اعتقاد داشت کشف قوانین حاکم بر رفتار بشر می تواند به رفتارهای فردی  و جامعه شکلی سنجیده بدهد و این امکان تنها به وسیله فلسفه اثباتی یا علم اثباتی امکان پذیر خواهد بود.

8- کنت و دین بشریت:

کنت به موجود فرا طبیعی  اعتقادی نداشت  اما به ارزش دین در دادن ثبات به جامعه کاملا واقف بود وی می گفت بشر دوست دارد همیشه به چیزی فراتر از خود تکیه کند وی اقدام به پایه گذاری کلیسایی اثبات گرایانه کرد و دین بشریت را طرح ریزی کرد وی خودش را اولین روحانی این دین معرفی کرد، در این کیش وجود اعظم بشر مورد پرستش قرار میگرفت در جامعه کنت کارگران و زنان از منزلت اجتماعی برخوردار بودند وی برداشت می کرد که زنان و طبقه کارگر به وی خواهند پیوست ، وی به دنبال نظم اجتماعی مبتنی بر اخلاق و آرزو داشت، تضاد طبقاتی از بین برود و افراد برای دیگران زندگی بکنند. وی در طرحی جامعه اثباتی خودشقدرت را به جامعه شناسان (اندیشمندان) و بانکداران سپرده بود . وی معتقد  بود در جامعه نوین اثباتی باید:

الف: عشق را اصل

ب) نظرم را پایه

ج) پیشرفت را هدف قرارداد.

منابع :

1-زندگی و اندیشه بزر گان جامعه شناسی – لیوئیس کوزر

2- مراحل سیر اندیشه د ر جامعه شناسی – ریمون آرون

3-نظریه های کلاسیک جامعه شناسی – تیم دیلین

4- نقل و قول های کلید ی در جامعه شناسی – کنت تامپسون

5-کشاکش آرا در جامعه شناسی – استیون سیدمن

6-بنیان های جامعه شناسی – جرج ریتزر

7-جامعه شناسی استارک – رادنی استارک

آخرین مقالات

error: Content is protected !!