نشر کی نواز
محمد نجاری
نشر کی نواز
محمد نجاری

تحلیل جامعه شناختی فیلم زن و بچه

بر اساس نظریه ی خانوادههای پسینیِ واکنشی وخانواده های پیشینیِ کنشی

محمد نجاری جامعه شناس

مقدمه

فیلم “زن و بچه”، ساخته ی سعید روستایی، در نگاه نخست داستانی ساده از زندگی یک مادر تنها و چالش‌های خانوادگی و روزمره او است، اما در لایه‌های عمیق‌تر خود، تصویری دقیق و آینه‌وار از جامعه معاصر ایران را به نمایش می‌گذارد، این فیلم بازتابی است از وضعیت خانواده‌هایی که در مواجهه با تحولات اجتماعی، فرهنگی و تربیتی دچار تأخیر در تصمیم‌گیری و کنشگری می گردند.

در این تحلیل، به عنوان یک دانش آموخته جامعه‌شناسی، و بر اساس نظریه‌ی که طی سالها پژوهش بدان دست یافته ام ساختار خانواده‌ در ایران را به دو رویکرد یا دو الگو رفتاری-تربیتی تقسیم می نمایم، نخست، “خانواده پسینیِ واکنشی” و دوم، “خانواده‌های پیشینیِ کنشی” .

همچنین، در این یادداشت کوشش خواهم کرد که داستان این فیلم را در چارچوبی جامعه‌شناختی و مبتنی بر این دو رویکرد تحلیل و بدنبال پیام اجتماعی این فیلم می باشم. انتقادات به این فیلم را خوانده ام ولی جا دارد بگویم، من منتقد فیلم و سینما نیستم بلکه فیلم را صرفا از منظر جامعه شناسی میبینم و به نکات فنی سینما هیچ تسلط و نقدی ندارم، بلکه پیام های اجتماعی فیلم ها برایم از اهمیت برخودار است. در نتیجه در ادامه کوشش خواهم نمود تا چارچوب و تعریف نظری ام پیرامون دو تیپ خانواده ی ایرانی را، که محور این تحلیل می باشند را کوتاه بیان و سپس به تحلیل فیلم از منظر این دو رویکرد یا الگو بپردازم.

خانوادهی پسینیِ واکنشی:

پسینیِ واکنشی، خانواده‌ای است که در رویاروی با تحولات اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و فناورانه، همواره با تأخیر و بر اساس فشار بیرونی اقدام می‌کند.  این خانواده نه پیش‌دستانه و نه همگام با تحولات جامعه تصمیم می‌گیرد، بلکه زمانی وارد عمل میگردد که تغییرات، فراگیر شده یا بحران رخ داده است. در نتیجه تصمیم‌ها و واکنش‌ها اغلب اضطراری، نامنظم و بدون برنامه‌ریزی است و این امر باعث شکل‌گیری چرخه‌ی از انفعال، فرصت‌سوزی و شکاف نسلی است. در حقیقت، در این نوع از خانواده ها انتقال ارزش‌ها و مهارت‌ها به نسل بعدی عمدتاً بازتاب گذشته است و نه پاسخ به نیازهای اکنون و آینده.

خانوادهی پیشینیِ کنشی:

پیشینیِ کنشی، خانواده‌ای است که در برابر تحولات اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و فناورانه، با پیش‌نگری و ابتکار عمل اقدام می‌کند، پیش از آن‌که فشار بیرونی یا بحران رخ دهد، مسیر خود را با برنامه‌ریزی، تحلیل و مشاهده فعال، تنظیم می‌کند. تصمیم‌ها و واکنش‌ها سنجیده، هماهنگ و تدریجی-آزمایشی است و خانواده به ‌موقع منابع مالی و روانی را به فرایند آموزش، کسب مهارت‌ها، سلامت روان و شبکه‌های حمایتی اختصاص می‌دهد. در این خانوادها، انتقال ارزش‌ها و مهارت‌ها با توجه به نیازهای امروز و آینده انجام می‌شود و پیامد آن کاهش شکاف نسلی، افزایش سازگاری و تاب‌آوری و تبدیل بحران‌های بالقوه به فرصت‌های برای رشد است.

تحلیل جامعهشناختی فیلم

فیلم “زن و بچه”  در نگاه نگارنده این سطور داستانی چندلایه از پیچیدگی‌های خانوادگی در ایران معاصر است و با انتخاب شخصیت‌هایی چند بعدی و بحران‌های پی‌درپی، به نظر قصد دارد بازتابی از فشارهای نهادی و اجتماعی را در گوشه ی از این جامعه نشان ‌دهد. مهناز، شخصیت محوری فیلم، نمادی از زن تنها و شاغلِ معاصر ایرانی است که در میانه کشاکش سنت و مدرنیته، خانواده و جامعه، فردیت و تعهد، کوشش می نماید مسیر زندگی‌اش را بیابد.

یکی از صحنه‌های کلیدی فیلم زمانی‌ است که مهناز خبر اخراج پسر نوجوانش علیار را از مدرسه می‌شنود، مواجهه او با مسئولان مدرسه نشان می‌دهد که هیچ سازوکار پیشگیرانه‌ی برای هدایت فرزندش را آموزش ندیده است، واکنش مهناز لحظه‌ی و اضطراری ا‌ست، نه ابتکاری! این صحنه به‌روشنی مصداق بارز خانواده‌های پسینیِ واکنشی است که تنها پس از وقوع بحران وارد عمل می‌شوند.

از دیگر بزنگاه‌های کلیدی فیلم، تصمیم مهناز برای ازدواج مجددش با حمید است. تحلیل نگارنده، بر اساس دو الگوی خانوادگی که پیش‌تر تعریف کرده‌ایم، نشان می‌دهد این تصمیم بیش از آنکه حاصل یک برنامه‌ریزی آگاهانه و آینده‌نگرانه باشد، پاسخی واکنشی به فشارهای اقتصادی، احساس تنهایی و قضاوت‌های اجتماعی است.

فیلم زن و بچه فراتر از داستان یک خانواده است، این فیلم جامعه‌ی را بازنمایی می‌کند که در آن الگوی خانواده‌های پسینیِ، غالب است. تصمیم‌ها دیر گرفته می‌شوند، واکنش‌ها اضطراری هستند و نظام‌های حمایتی تنها پس از وقوع بحران مداخله می‌کنند و حتی نهادهای قضایی زمانی در مساله ورود می نمایند که اعتماد و سرمایه عاطفی خانواده از هم پاشیده است.

در حقیقت این فیلم می خواهد به ما بگوید، نبود آموزش مهارت‌های فرزندپروری، فقدان نهادهای پیشگیرانه و کمبود آموزش برنامه‌های ارتباطی و بین نسلی، سبب میگردد که شکاف میان والدین و فرزندان عمیق تر گردد، ضرب‌المثل ” نوش‌دارو پس از مرگ سهراب” که ضرب المثلی برگرفته از شاهنامه فردوسی است ، در اینجا مصداق پیدا می کند و به خوبی افکار یک خانواده ی پسینیِ واکنشی را در یک جمله خلاصه می نماید، ولی در مقابل، خانواده‌های پیشینیِ کنشی است، که در این فیلم غایب است.

پیام اجتماعی فیلم زن و بچه

تحلیل جامعه شناختی فیلم براساس دو الگویی که پیشتر نام بردم به ما نشان میدهد که ساختار خانواده‌های پسینیِ، نه تنها در سطح خرد، بلکه در سطح کلان نیز پیامدهایی جدی دارد تأخیر در تصمیم‌گیری، انفعال در برابر تحولات فناورانه و ناتوانی در برقراری ارتباطات بین‌نسلی، ریشه ی بسیاری از مشکلات تربیتی و شکاف‌های فرهنگی در ایران معاصر است. از این منظر، فیلم حاوی هشداری اجتماعی است و به جامعه ی ایران در بازاندیشی نسبت به سبک حکمرانی خانواده هشدار میدهد. در مقابل، غیبت خانواده‌های پیشینیِ کنشی در فیلم سعید روستایی، بر کمبود ساختارهایی تأکید می‌کند که جامعه ما یا از آن‌ محروم است یا سهم آن‌ها در برابر خانواده‌های پسینیِ واکنشی بسیار ناچیز است. تا جایی که حتی نتوانسته‌اند نظر یک کارگردان و فیلمنامه‌نویس را به خود جلب کنند. چنین خانواده‌هایی، در صورت حضور پررنگ‌تر در جامعه، می‌توانستند با پیش‌بینی، آموزش و گفت‌وگو از بروز بسیاری از بحران‌ها جلوگیری کنند. غیبت این خانواده، حتی به صورت کم رنگ در فیلم نشان می‌دهد که در حداقل‌های آماری و موقعیت‌های روایی نیز چنین خانواده‌هایی به‌قدری در جامعه کم‌رنگ‌اند که فرصتی برای بازنمایی آن‌ها در فیلم پیدا نشده است و این خود پیامی مهم و هشداردهنده برای جامعه ماست.

نتیجهگیری

فیلم” زن و بچه” در بطن خود، نه یک تراژدی فردی بلکه بازنمایی یک دشواره ی خانوادگی است دشواره ی‌ که در نظریه من درباره ی خانواده‌های پسینیِ واکنشی و پیشینیِ کنشی به خوبی بازتاب پیدا می‌کند. پیام فیلم هشداردهنده است، فیلم می خواهد بگوید : اگر خانواده‌ها و نهادهای اجتماعی به سمت الگویخانواده های پیشینیِ حرکت نکنند، چرخه انفعال، بحران و واکنش تکرار خواهد شد و همیشه نوش دارو پس از مرگ سهراب و سهراب ها خواهد رسید. تحلیل حاضر از فیلم زن و بچه نشان می‌دهد که راهکار، گذار از خانواده‌های پسینیِ واکنشی به خانواده‌های پیشینیِ کنشی، بدون آموزش در مهارت‌های گفت‌وگو محور، تقویت سواد رسانه‌ی و ایجاد نهادهای حمایتی مؤثر از خانوادها، ممکن نخواهد بود.

آخرین مقالات

error: Content is protected !!